زندگی، ساختن است...
يكشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۴۷ ق.ظ
به نام خداوند بی همتا
قبل از نوشتن این پست، تبریک میگم به خواهران و برادرانم در بسیج دانشجویی که اخیرا متاهل شده اند و تعدادشون هم کم نیست.
ان شاء الله به حق مادرمون "فاطمه زهرا" خوشبخت باشید و زندگی هاتون سرشار از معنویت و آرامش باشه.
و اما این پست، ویژه تازه متاهل هاست...
1) از همون ب بسم الله ی که گفتید، دل تون رو بدید به خانواده همسرتون! یعنی جوری دوستشون داشته باشید که برای شما تفاوتی بین اون ها و خانواده خودتون وجود نداشته باشه. کار سختی هم نیست. طبق جمله ی "یکی شدن زن و شوهر بعد از ازدواج" این موضوع راحت تر پذیرفته میشه.
حواسمون باشه همانطور که باید درمقابل پدر و مادر خودمون متواضع باشیم و مراقبت کنیم از ما نرنجند، برای خانواده همسر هم همینطوره. نه تنها نباید خودمون رفتار نادرستی نشون بدیم بلکه مراقب باشیم همسرمون هم احترام و صمیمیتش رو نسبت به خانواده اش حفظ و حتی تقویت کنه. و فراموش نکنیم اگر والدین همسرمون ازش برنجند تاثیر منفی (مستقیم و غیرمستقیم) این رنجش توی زندگی ما هم خواهد آمد...(حتی اگر درجایی پدر و مادرها هم مقصر بودند،کوتاه بیایید یا با زبان نرم و اخلاق خوش رفتار کنید. اگر هم همسرتان فراموش کرد اینگونه باشد، شما یادآورش شوید.)
2) بعضی از رفتارها و نگرانی ها در دوران عقد عادی ست و جای نگرانی ندارد. مثلا دل نگرانی های خانواده ها نسبت به طرف مقابل که عموما باعث ایجاد تشنج در روابط زوجین میشه و اختلاف ایجاد میکنه. نگران نباشید و بدونید برای همه این تشویش ها و دل نگرانی ها هست!
مسلما وقتی بین دو خانواده که به لحاظ فرهنگی و اقتصادی و مذهبی و اخلاقی و ... با هم تفاوت هایی دارند و در بیشتر موارد شناختی از هم ندارند وصلتی صورت میگیره، این اضطراب هست که: آیا دختر یا پسرم خوشبخت خواهد شد؟ همسرش چگونه آدمی ست؟ همانطور هست که نشان می دهد یا خرش که از پل بگذرد چهره دیگری نشان خواهد داد؟ خانواده اش چطور آدم هایی هستند؟ آیا رفتارشان با فرزندمان صمیمی است یا در حقش بدجنسی میکنند؟ و...
البته این رو هم بگم چون شناخت وجود نداره و خانواده ها دلواپس هستند، این دلواپسی رو به فرزندان منتقل میکنند و نتیجه اش میشود اختلاف!
از طرفی در بیشتر موارد (نمیگم همه موارد) خود خانواده ها به دلیل همون عدم شناخت توام با اضطراب، به قدری در رفتار طرف مقابلشان دقیق میشن که حرف یا رفتار متناقضی ازش پیدا کنند و بر نگرانی خود و فرزندشون اضافه کنند!! این هم طبیعیه و دست خودشون نیست! به قول معروف هنوز پدر و مادر نشدین که بفهمین پدر و مادرها چی میکشن!
3) مراقب شوخی ها و صحبت هاتون با خانواده همسر باشید. گاهی شما منظور خاصی ندارید و حرفی رو به شوخی میزنید، اما طرف مقابل ناراحت میشه.
خب آدم عاقل با کسی که هنوز شناخت درستی از خلقیاتش نداره شوخی میکنه؟! قرار نیست شوخی نکنید و مثل عصا قورت داده ها رفتار کنید، بلکه فقط حواستون به شوخی هاتون باشه، همین!
4) تعادل را حفظ کنید. جوری رفتار نکنید که خانواده همسرتون فکر کنند فرزندشون رو دزدیده اند! همون اندازه که به خانواده خودتون سر میزنید به خانواده همسرتون هم سر بزنید. (البته بیشتر بعد از عروسی اهمیت پیدا میکنه).
5) از همین اول که دارید پایه های عشق تون رو میگذارید لطف کنید و توقعاتتون رو از همسرتون و خانواده اش بسیار بسیار کم کنید. علی الخصوص در بحث حمایت های مالی! این نباشه که اگر چند ماه کمک مالی از طرف خانواده همسر شد و بعد قطع شد شما فکر کنید حق تون پایمال شده! یا توقع داشته باشید همسرتون بره و مطالبه کنه! (حتی اگر خانواده همسرتون به برادر و خواهرهای دیگه اش کمک میکنند، شما توقعی نداشته باشید. نگاه تون به خدا باشه نه به دست پدر و مادرها)
6) سیاست مدار باشید! لطفا و لطفا همه ی حرف های خانواده تون رو به همسرتون منتقل نکنید و همینطور برعکسش! همانطور که گفتم گاهی خانواده ها دلواپس هستند و حرفی راجع به همسرتون یا خانواده اش میزنند. لطف کنید با عنوان صداقت با همسر، همه حرف ها رو بهش نگید! اجازه ندید دو طرف از هم دلخور و آزرده خاطر بشن. اگر لازمه خودتون له بشید اما نگذارید این اتفاق بیفته و بعضی از حرمت ها شکسته بشه!
7) ماست نباشید! لطفا کمی محکم باشید. گاهی برای رساندن زندگی به ثبات و حفظ آرامشِ خودتون و همسرتون باید اقتدار نشون بدید و نرمش رو کنار بگذارید. مثلا در مقابل بعضی از حرف های نابجا و اشتباه خانواده بایستید. یا درجایی با اقتدار بگویید که خوشبختید و از زندگی تون راضی هستید تا خیال خانواده راحت بشه.
8) افراط و تفریط در تعریف از همسر ممنوع! نه چنان از همسرتون تعریف کنید که خدای ناکرده حسادت خانواده ها رو تحریک کنید و نه چنان بی تفاوت باشید که خانواده فکر کنند شما خیری از همسرتون نمی بینید! هر دو موضوع اختلاف ساز هست.
9) اگر خانواده تون از اون دسته خانواده هایی هستند که باور نمیکنند شما خوشبخت هستید و مشکلی ندارید و مدام میپرسند: چی رو از ما مخفی میکنی؟ شما هم زیاد مخفی کار نباشید. بعضی از مشکلات و اختلاف سلیقه های کوچولو موچولو رو که باعث ناراحتی تون میشه بگید تا خیالشون راحت بشه مشکل حادی درکار نیست! تازه راهنماییتون هم میکنند!!
10) مدیریت کنید. دیگه مجردی تموم شده و شما مسئولیت بزرگ تاهل رو پذیرفته اید. پس، از فضای پسر یا دختر خانه بودن خارج بشید و مرد یا زن زندگی باشید. زندگی پر از لحظاتیه که سختی ها روی آدم فشار میارن. سختی ها رو مدیریت کنید چه خانم هستید و چه آقا. از این به بعد این شمایید که مدیرید، نه پدرها و مادرها. ثابت کنید از پس اداره زندگی برمی آیید تا دلسوزی های والدین (گاهی دخالت ها) کم و کم تر بشن.
نکته زیاده اما برای این پست کافیه. امیدوارم همه متاهلین خوشبخت و راضی باشند و آرامش که بزرگ ترین نعمت و دستاورد ازدواج هست تو زندگیشون موج بزنه... الهی آمین...
۹۴/۰۱/۱۶